بیژن عبدالکریمی مینویسد: «روحانیت امری یکدست و یکپارچه نیست و از اقشار و لایههای گوناگونی تشکیل شده است؛ از روستاییان بسیار سادهاندیش، غیرمتخصص و عوام گرفته تا مراجع بزرگ و عالیقدری که فهمی , ...ادامه مطلب
شهید مطهری مینویسد: «آفتی که جامعهٔ روحانیت ما را فلج کرده و از پا درآورده است ”عوامزدگی“ است. عوامزدگی از سیلزدگی، زلزلهزدگی، مار و عقربزدگی بالاتر است. این آفت عظیم معلول نظام مالی ماست. روحانیت ما در اثر آفت عوامزدگی نمیتواند، چنانکه باید، پیشرو باشد و از جلو قافله حرکت کند و به معنی صحیح کلمه هادی قافله باشد؛ مجبور است در عقبِ قافله حرکت کند. خاصیت عوام این است که همیشه با گذشته و آنچه به آن نحو خو گرفته پیمان بسته است، حق و باطل را تمیز نمیدهد. عوام هر تازهای را بدعت و هواوهوس میخواند، ناموس خلقت و مقتضای فطرت و طبیعت را نمیشناسد؛ از این رو، با هر نوی مخالفت میکند و همیشه طرفدار حفظ وضع موجود است.» (مطهری، 1382: 302 ــ 303) «روحانیت عوامزده ما چارهای ندارد از اینکه همواره سکوت را بر منطق، سکون را بر تحرک، نفی را بر اثبات ترجیح دهد، زیرا موافق طبیعت عوام است. حکومتِ عوام منشأ رواج فراوان ریا، مجامله و تظاهر و کتمان حقایق و آرایش قیافه و پرداختن به هیکل و شیوع عناوین و القاب بالابلند در جامعه روحانیت ما شده ]است[، که در دنیا بینظیر است. حکومت عوام است که آزادمردان و اصلاحطلبان روحانیت ما را دلخون کرده و میکند.» (همان: 303 ــ 304) «چرا حوزههای علمیه ما از صورت دانشگاه دینی به صورت ”دانشکده فقه“ درآمده ]است[؟ چرا علما و فضلای ما همین که معروف و مشهور ش, ...ادامه مطلب